احساسات برای من دو مرحلهایه. توی مرحلهی اول اون حس برام قابل پذیرشه و میتونم کاملا باهاش کنار بیام. توی مرحلهی دوم ولی مرز بین خودم و اون حسی که دارم تجربه میکنم برام مشخص نیست. مثلاً اگر احساس ناراحتی مرحلهی اول باشه، مرحلهی دوم این شکلیه که از ناراحت بودنم ناراحت میشم. و این اصلا به معنای تشدید اون حس نیست. بیشتر شبیه کش اومدن بین دو تا چیز مخالفه که همیشه بدون استثنا به یه حال گهی ختم میشه.