مسئله اینه که خیلی دور به نظر می‌آد همیشه. مطمئنم اگر بدونم چه روزی قراره زندگی‌ام تموم بشه دیگه در به در دنبال این نمی‌گردم یه راهی پیدا کنم که بفهمم دقیقا برای چی ساخته شدم و توی چه کاری می‌تونم موفق باشم. به محض این‌که در موردش حرف می‌زنم و می‌نویسم هم متوجه بی‌معنی بودنش می‌شم. منظورم اینه که تعریف ساخته‌شده‌ای که پشت هر کلمه هست برام پررنگ‌تر می‌شه. بعد همه چیز میره زیر سوال که می‌دونم جوابی هم نداره. بعد هم می‌فهمم من جوابی لازم ندارم. فقط لازمه به کنجکاو بودنم ادامه بدم.
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد