من خیلی فکر کردم، دیدم صرفا پاره شدن به معنای جدی بودن زندگی نیست. آدم درد می‌کشه ولی جدی نیست. هرطوردیگه‌ای هم در نظر بگیری همینه. خوشی‌های کوتاهی رو گاها تجربه می‌کنه و جدی نیست. مدت‌ها چیزی رو احساس نمی‌کنه و جدی نیست. جدی بودن برای من یعنی نتیجه‌گرا بودن. یعنی دیگه بچه‌بازی در کار نباشه. مسائل طبق قانون و منطق پیش برن و این موجود دو پا به یک جایی برسه که بتونه دغدغه‌های کمتری  داشته باشه. ولی به جایی که نمی‌رسه هیچ، دغدغه‌ها بدون وقفه بیشتر می‌شن و فرم عوض می‌کنن. و همیشه مهم‌ترین نکته اینه که هیچی جدی نیست.

نظرات 1 + ارسال نظر
tovarish 30 اسفند 1403 ساعت 12:16

هیچی جدی نیست...نمی‌دونم...شاید هم شوخی باشه
کلا هیچی به هیچی
شاید همین دردناکش بکنه

شوخی هم نیست انگار.
همون هیچی به هیچی. زندگی برای من بیشتر یه صبر بزرگه انگار.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد