حس می‌کنم یه بخش عظیمی از زندگی‌ام ناتموم مونده و برای تموم کردنش هیچ راهی نمونده و فرصتم رو از دست دادم.

نظرات 1 + ارسال نظر
tovarish 2 اردیبهشت 1404 ساعت 14:58

فکر کنم چیزی که در زمان خودش ناتموم مونده تا ابد ناتموم باقی می‌مونه (به لحاظ مفهومی و نه عملی). حتی اگه فکر کنی تمومش کردی یا در آینده تمومش می‌کنی در هر حال اون باید در زمان خودش تموم می‌شده و تموم کاری‌هایی که کردی، می‌کنی و خواهی کرد بی‌فایده‌ست.
عجب خزعبلی گفتم...خودم نفهمیدم. ولی اگه درست یادم باشه سامورایی‌ها یه همچین مفهومی رو توی آموزش‌هاشون دارن. منم یه سامورایی امروزیم البته از نوع تنبلش...و این چه ننگ بزرگیه که من آموزش‌هام رو به درستی به خاطر نمیارم...طلب یه کایشاکونین دارم تا در این دم آخر با افتخار سپوکو رو اجرا کنم و از اندک شرافت باقی مونده‌م دفاع کنم.

سامورایی عزیز بخش دوم حرفتو کامل باید ترجمه‌ کنم بفهمم چی گفتی. حالا گوگل می‌کنم ولی حدسم اینه که به خودکشی معروفشون اشاره کردی. بخش اول رو اتفاقا متوجه شدم و خودم هم تقریبا منظورم همین بود.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد