مثلا من خودم اگه تو همچین موقعیتی بودم صرفا خیلی با سلیقه ی خودم حال می کردم و به خودم می گفتم عه پسر ببین چقد خفنم که اینا دارن سعی می کنن ادای سلیقه هامو در بیارن و بگن خودشون از اول مثل من بودن. افتخار داره ولی اعصاب خوردی نداره. موسیقی تا حالا کسی ازم کش نرفته، ولی کش رفتن های دیگه ای در کار بوده و حسم تمام مدت همین بوده و کلی کیف کردم با وجود خودم. :)))
از طرفی به اینم می شه فکر کرد که بی نهایت راه وجود داشت تا فلان فرد با این آهنگ آشنا شه و اینقدر خوشش بیاد، من یکی از اون بی نهایت راه بودم که عملی کردم پروسه رو و چی ازین بهتر چون ازین به بعد وقتی این آهنگ که اینقدر دوستش داره رو بشنوه یاد من یه نفر می افته، نه یاد بی نهایت تا آدم دیگه!
با دیدگاه مثبت گرایانه موافق ترم. :)))
مثلا من خودم اگه تو همچین موقعیتی بودم صرفا خیلی با سلیقه ی خودم حال می کردم و به خودم می گفتم عه پسر ببین چقد خفنم که اینا دارن سعی می کنن ادای سلیقه هامو در بیارن و بگن خودشون از اول مثل من بودن. افتخار داره ولی اعصاب خوردی نداره.
موسیقی تا حالا کسی ازم کش نرفته، ولی کش رفتن های دیگه ای در کار بوده و حسم تمام مدت همین بوده و کلی کیف کردم با وجود خودم. :)))
از طرفی به اینم می شه فکر کرد که بی نهایت راه وجود داشت تا فلان فرد با این آهنگ آشنا شه و اینقدر خوشش بیاد، من یکی از اون بی نهایت راه بودم که عملی کردم پروسه رو و چی ازین بهتر چون ازین به بعد وقتی این آهنگ که اینقدر دوستش داره رو بشنوه یاد من یه نفر می افته، نه یاد بی نهایت تا آدم دیگه!
خودشه.
نیمهی پر لیوان :))
ینی تا این حد که هیدن کنن و بساط؟! اووووه!
اصن بساطیه.