والّیل اذا یسر.

طوری‌که یاد گرفتم می‌شه عفونت متحرک بود و هم‌زمان راغب به ادامه‌ی زندگی.

یه پلی لیست ذهنی هم دارم: انگولک نشدگان. به راحتی برم می‌گردونه به ۱۲، ۱۳ سالگی. نوجوانی خالص، بدون هیچ تصویر و حرف و خاطره‌ی اضافه‌ای.

از احساس بودنِ خونه گفتم. چون مجبور شدم تفاوت house  و home  رو توضیح بدم. و کل هدف آموزشی در واقع یاد گرفتن یک حرف بود.

زمانش می‌رسه و این سکوت رو می‌شکنم.